آموزش طراحی چهره : تسلط بر طراحی حالات چهره

هر شخصی که در زمینهی تصویرسازی مشغول است و طراحی کاراکتر بخشی از کار اوست باید بداند که طراحی چهره درست مانند صفحه نمایش یک کامپیوتر مهم و از اجزای اصلی طراحی آناتومی است. تصور کنید اگر صفحه نمایش کار نکند تمام زحماتی که برای مهندسی ساخت قسمت سختافزاری کامپیوتر به کار رفتهاست، هدر خواهد شد.
چهره انسان در صدر لیست مواردی است که بلافاصله توجه دیگران را به خود جلب میکند. اگر ترسیم صورت انسان را در یک ترکیب درست پیاده کنیم، اولین چیزی که به آن توجه خواهیم کرد حالت آن صورت خواهد بود. بدن، اعمال و کنشها را برونفکنی میکند اما صورت پنجرهای است رو به دنیای درونی یک فرد. و بیان حالات مختلف این دنیای درونی در طراحی چهره یک کاراکتر همان مهارتی است که تفاوت بین یک هنرمند ماهر، یک هنرمند تازهکار و شخصی که اصلا کارش طراحی کاراکتر نیست؛ را مشخص میکند.
دو دلیل خیلیمهم برای اینکه روی مهارت مهمی مثل ترسیم حالات چهره در طراحی کاراکتر تمرین کنیم؛ وجود دارد:
1. کاراکتری که در برونفکنی حالت چهره موفق باشند میتواند برخی ضعفهای احتمالی در نقاشی و طراحی دیگر قسمتهای کاراکتر را جبران کند. چراکه چهره و حالات آن به قدری طبیعی و با مهارت به روی کاغذ منتقل شده که چشم بیننده بیشتر به همین قسمت توجه خواهد کرد. اما حالت برعکس این مورد موجه نیست. یعنی نمیتوانیم دیگر بخشهای بدن یک کاراکتر را به قدری خوب ترسیم کنیم که چشم بیننده بر روی دیگر بخشها تمرکز نکند. چون اگر چهره کاراکتر طراحی ما بیروح و مصنوعی باشد؛ کل اثر از چشم مخاطب خواهد افتاد.
2. اینکه در نقاشی حالات چهره با دوگانگی واقعیت در برابر بازنمایی سروکار داریم. درست مثل بازیگران صحنه تئاتر که باید با ژست و گفتار غلیظتر و نمایشی بازی کنند، چراکه حالاتی که در یک سطح عادی پیاده شوند را تماشاگر ممکن است نبیند. حال باید به جای اینکه فکر کنیم یک چهره غمگین چه شکلی است به فکر این باشیم که چه مشخصههایی در برونفکنی حالات چهره به عنوان نشانهای از ناراحتی شناخته میشود. به عبارت دیگر در طراحی کاراکتر باید به دنبال مشخصههایی از حالات چهره انسان باشیم که ممکن است از قبل بر روی زندگی کاغذی کاراکترها حاضر نباشند و ما باید آنها را ایجاد کنیم.
در این نوشته درباره قسمتهایی از صورت که برای بیان احساسات درگیر هستند صحبت میکنیم و میبینیم که چگونه میتوان طیف وسیعی از حالات چهره را با یادگیری همین موضوع ترسیم کرد. در این مطلب سعی شده تا تکنیک نقاشی طیف وسیعی از پیچیدهترین احساسات و در عین حال پر استفادهترین آنها نیز گنجانده شود اما باید در نظر داشتهباشیم که گستره حالاتی که چهره انسان میتواند بروز دهد بسیار زیاد است. شاید یک مثال نزدیک برای بیان این موضوع، نمودار چرخهی رنگها باشد. برای به دستآوردن یک رنگ جدید هر دو رنگ میتوانند باهم ترکیب شوند؛ اما اگر مقدار زیاد و نامتناسبی برای ترکیب درنظر بگیریم، یک رنگ بلاتکلیف با تهمایهای خاکستری به دست خواهدآمد. انسان نیز میتواند در آن واحد احساسات زیادی را با خود حمل کند اما هرچه این احساسات بیشتر و یا متناقضتر باشند؛ طوری که گویی هرکدام از آن احساسات خنثیکنندهی یکدیگر بودهاند، چهره یک نقاب مبهم به خود خواهدگرفت. برای موفقیت در ترسیم حالات چهره کاراکتر، یک دستور از پیش آماده یا راه میانبر وجود ندارد اما یک نکته بسیار مهم را باید دانست و آن این است که هرچقدر شما بهتر بتوانید آن احساسات را در خود برانگیخته و بیدار کنید و هنگام ترسیم خودآگاه باشید که چگونه به آن واکنش نشان میدهید؛ بهتر میتوانید آن را ترسیم نیز بکنید. این پروسه دقیقا مثل بازی متقاعدکننده یک بازیگر است.
“درخت احساسات” سیستم طبقهبندیای است که در این مطلب ارائه شده و با اینکه یک روش علمی مبین نیست و میتواند به نحو دیگری نیز ارائه شود اما میتواند کمککننده باشد و نکات مربوط به آن بهتر است به جای یک قانون مطلق به عنوان ارزش و نکاتی که بهم مربوط و نسبی هستند تلقی شوند چراکه مردم جهان هرکدام به شکلی متفاوت به بیان احساسات میپردازند و حتی برداشت هرکدام بسته به تجربه و پیشینهی فرهنگی از آن احساسات متفاوت است. مثلا ممکن است برچسبی “عصبانی” برای یک چهره به چشم شخص دیگری بسیار خشمگینتر باشد و یا شاید حالت چهره عصبانی در یک کاراکتر در طراحی شخص دیگری در درجهای باشد که از نظر من فقط ناراحت به نظر بیاید. نکتهای که اینجا اهمیت دارد این است که بدانیم درجه بیان احساسات برای “عصبانی” قویتر از “ناراحت” و ضعیفتر از “خشمگین” است. اما از طرفی یک واقعیت مهم دیگر نیز وجود دارد و آن این است که که مطالعات نشان میدهد که برونفکنی حالات چهره برای احساساتی چون “خوشحالی”، “ناراحتی”، “عصبانیت”، “ترس”، “تعجب”، “انزجار” و “علاقه” در بین تمامی مردم جهان و فرهنگهای دنیا یکسان است.
چگونه ویژگیهای صورت ما میتواند بیانگر احساسات ما باشد؟
چشم
حرکتهای بسیاری هستند که تنها با چشمهایمان میتوانیم انجام دهیم. فعل و انفعالات پلکها، موقعیت عنبیه و اندازه مردمک، تفاوتهای ظریف اما محسوسی در بیان احساسات ایجاد میکنند؛ چراکه چشمها نقطه اصلی تمرکز در صورت هستند و بر تمامی بیان آن احساس تاثیرگذارند. پس حتما مطمئن شوید که چشمها را حرفهای ترسیم کردهاید. در نمودار درخت احساسات، “باز شدن چشم” و “وضعیت مردمک” با عبارات مشخصتری جدا گشتهاند.
منظور از حالت هشیار این است که هنگام فعالیتهایمان، چشمها در وضعیت طبیعی خود باشند. در این حالت نیازی نیست که چشمها بیشتر از حد طبیعی باز به نظربرسند. اما در سبکی از طراحی که زیاد به ترسیم جزئیات نپردازد، باید از کشیدن پلکها صرفنظر کرد چراکه حالتی غیرهشیار از کاراکتر به بیننده منتقل میکنند.
مردمک نیز در طراحی چهره سه اندازه متفاوت دارد:
گشادشدن مردمک چشم با یک حالت هشیار و یا چشمی که بیشاز اندازه باز باشد اتفاق نمیافتد، (مگر در حالتی که بخواهیم حالت وحشتی عمیق را در چهره ترسیم کنیم). یک مردمک منقبضشده نیز مساوی با چشم در حالت آرام و یا خوابآلود نیست. همینطور باید به یاد داشت که چشمهای رنگ روشن مثل آبی یا خاکستری، همیشه درشتتر از چشمهای با رنگ تیره به نظر میرسد و برعکس چشمان تیره نیز همیشه در حالتی آرامتر از چشمان روشن به نظر میآیند. تنظیم یکی از این سه حالت برای چشمان در ترسیم حالات چهره ضروری است و نقاشانی که مایلند مردمک چشم کاراکتر به خوبی نشان داده شود میتوانند رنگ چشم را روشن انتخاب کنند.
ابرو
حرکات ابروها میتواند بسیار تیز و نافذ باشد. کوچکترین تغییری در حالت ابروهای یک چهره هنگام نقاشی میتواند حالت چهره را تغییر دهد. ما میتوانیم برای ابروها دو دستهبندی در نظر بگیریم که میتوانند نیمهمستقل حرکت کنند: قسمت تاج ابرو و دم ابرو. میگوییم نیمهمستقل چراکه حرکت ابروها روی هم قطعا تاثیرگذار است و با تکانخوردن یکی، دیگری هم ممکن است کمی تغییر کند. هر دو ابرو میتوانند در حالت استراحت باشند، یا بالا و پایین آورده شوند و ترکیب این حرکات میتواند بیانگر احساسات مختلف باشد.
هر حرکتی که ناحیه ابرو و پیشانی را منقبض کند، میتواند نشانگر درجات مختلفی از شدت آن احساس باشد که بر حالت کلی چهره تاثیرگذار خواهد بود؛ و بر بالای بینی و خود پیشانی چین ایجاد خواهدکرد. در نتیجه درباره ابروها حرکات و احساسات بسیار متنوعی خواهد بود که باید در ترسیم آنها از حس شهودی در نقاشی و همچنین تکنیک مشاهده با دقت استفاده کرد.
دهان
بعد از چشمها، دومین ناحیه پراهمیت صورت برای بیان احساسات دهان است. جزئیات موقعیت لبها، ویژگیهایی چون چالگونه، دندانها و منحنیهایی که لبها میسازند.
- اگر انحنای هر دو لب به سمت بالا باشد معمولا حالت خنده، پوزخند، چهره شاد با دهانی گشاده القا میشود.
- انحنای لب بالا کمی به سمت پایین باشد اما لب پایینی انحنای رو به بالا داشتهباشد القا کنندهی حس خوشحالی بیش از حد است. در این حالت دهان کمی بیش از حد معمول باز است و انگار نزدیک است فرد فریاد بزند.
- هردو لب به سمت پایین خم بشوند؛ نشانگر بیمیلی و ترس است. در این حالت گوشههای دهان ثابت است اما لب پایینی با القای حس اضطراب و ناراحتی کمی به سمت بالا متمایل است.
- حالتی که در آن لب بالا به سمت پایین متمایل شود و لب پایینی به سمت بالا حالت گیرد اما اینبار قسمت بالای دهان بیشتر باز شود و فک در حالت باز قرارگیرد گویی تمام ناحیه دهان در یک حالت سست و شل است.
- حالتی که گویی لبها میتوانند به هم برسند اما ماهیچههای گوشههای لب که گویی در شرف رقمزدن دندانقروچه و غرولند هستند؛ مانع آن میشوند. این حالتی از دهان یک فرد عصباتی است.
بینی
بینی شاید از تاثیرگذارترین اعضای چهره انسان در بیان احساسات نباشد اما نقش آن را نیز نمیتوان نادیده گرفت. مثلا هنگام احساساتی چون عصبانیت، گریه، انزجار و برانگیختهشدن نقش آن میتواند دیده شود یا هنگام عصبانیت یا انزجار شدید چین و چروک بیفتد.
درخت احساسات
در این نمودار 58 حالت از بروز احساسات در چهره معرفی شدهاند که برخی از آنها میتوانند در صورت نیاز ترکیب شوند. 5 تا از احساسات اصلی عبارتند از: آرامش، تعجب، خنده، عصبانیت و ناراحتی. و ویژگی هرکدام از این احساسات نیز در ادامه بیان میشوند.
شاخص چهره آرام
این حالت را میتوان با ترسیم افقی اجزای صورت و دوری از افراط در طراحی آنها پیاده کرد؛ همچنان که تحریفی نیز نباید در طراحی اجزای صورت رخ بدهد.
چهره خنثی:
چهره خالی از عاطفه و احساس و به عبارتی خنثی نقطهی آغازی برای طراحی چهره و ترسیم احساس در آن است. اما در اینجا میخواهیم تفاوت آن را با چهرهی آرام مشخص کنیم . حقیقت امر این است که این دو در واقعیت نزدیک به هم هستند اما ممکن است لزوما یکسان نباشند؛ و ویژگیهای فردی هر شخصی روی این موضوع تاثیر میگذارد. برخی از آدمها وقتی کاملا آرام هستند، اخم دارند. برخی دیگر لبخند میزنند. پس برای نشان دادن یک چهرهی خنثی بر روی کاغذ نیاز است که نکات زیر را رعایت کنیم:
- چهره بیانگر حالت خاصی نباشد اما سست نیز به نظر نرسد
- ابروها در یک حالت خنثی باشند.
- چشمها در حالتی هشیار باشند اما نگاه چشمان میتواند در حالتی خنثی و بدون تمرکز خاصی باشد.
- مردمک در خطی مماس باشد
- لبها به صورت بسته و در حالتی خنثی (خط افقی مستقیم) ترسیم شوند.
حالت چهره آرام:
برای تشخیص یک چهرهی آرام از یک چهرهی خنثی بر روی کاغذ، باید بر برونفکنی و ترسیم احساس آرامش در چهره تاکید و تمرکز کنیم.
- منحنیهای لب و دهان باید به سمت بالا متمایل باشند.
- لبخند نیز بسیار کمرنگ اما قابل مشاهده باشد که لبخندی از روی یک حس خوب است.
- ابروها در یک حالت خنثی و مردمک چشم نیز در حالتی گشاد باشند تا چشمان نیز آرام به نظر برسند.
حالت چهره حاکی از صلح درونی:
آرامش درونی و متانت و وقار خود را در عدم حضور هیچگونه تنشی در اجزای صورت نمایان میکند.
- تنها تفاوت این حالت با حالت چهرهی آرام، در این است که در حالت صلحآمیز چشمها میتوانند به منظور حسی حاکی از اعتماد و رهایی بسته باشند
- این حالت نیز متمایل شدن ابروها تا حدی به سمت پایین را به دنبال خواهد داشت.
- اطراف ناحیه چشم حالتی آرام و لطیف خواهد داشت و پلک پایین میتواند مقداری به سمت بالا متمایل باشد.
چهره با طراوت:
حالتی که چهره هنگام استفاده از محصولات پاککننده و یا خوشبوکنندهها میگیرد.
- تفاوت این حالت با چهره صلحآمیز در این است لبها ناخودآگاه در واکنش به حسی خوشایند طوری حرکت و تغییر میکنند که لبخند کمی بیشتر به چشم میاید. به یاد داشته باشید هرچه محرک سرخوشی قویتر باشد حالت چهره به مورد بعدی که حالتی حاکی از “مزه مزه کردن” و “لذت بردن از یک حس خوب” است؛ تبدیل میشود.
حالت چهره رضایت از سرخوشی یک حس خوب:
در این حالت گویی شخص از طریق یک یا چندتا از حواس پنجگانهاش در حال لذتبردن است.
- لبخند پررنگتر میشود، گوشه لبها حرکت کرده و ممکن است چالگونه نیز پدیدار شود.
- به همان دلیلی که قبلا هم ذکر شد چشمها ممکن است بسته باشند.
- سر نیز همزمان با بالا آمدن چانه، کمی به عقب میرود. حالتی که گویی شخص از چیزهای مادی چشم فرو میبندد تا روی لذت و حس خوباش تمرکز بهتری داشته باشد.
چهرهای حاکی از حس تنبلی:
ترسیم پلکهایی سنگین و یک لبخند مشخص خواهد کرد که این شخص نه تنها آرام نیست بلکه با حسی آمیخته از سستی و خمودگی همراه است.
- چشمان خوابآلود هستند و پلکها تا نیمهی قرینه چشم را پوشاندهاند و خاصیت انقباض عضله پلکها قطعا کمتر از حالت بیداری و هشیاری انسان است.
- ابروها نیز صافتر از حد معمول هستند.
- لبخند نیز انگار با حداقل تلاش ممکن در کمرنگترین حالت خود است.
چهره خسته:
اینکه برخی عضلههای صورت خاصیت انقباض خود را از دست بدهند به علت سرخوشی نیست بلکه از سر کمبود نیرو و انرژی است.
- سر کمی به سمت جلو خم میشود
- چشمان خوابآلود و ابروها در حالتی محزون هستند
- زیر چشمان کم کم گود خواهد افتاد.
چهرهی بیش از حد خسته:
در این حالت هیچ انرژی برای فرد باقی نمانده و همه اجزای صورت حالت افتادهای پیدا میکنند.
- سر به طرز قابل توجهی به سمت جلو متمایل میشود.
- ابروها در حالتی محزون و یا حتی حالتی که گویی فرد از درد رنج میبرد شکل میگیرند.
- چشمان به سختی میتوانند باز بمانند.
- گودی زیر چشمان بیشتر شده
- فک نیز حالتی دارد که انگار از فرط کمبود انرژی نمیتواند بسته شود.
چهره خوابآلود:
این حالت نیز نوع دیگری از خستگی است و هیچ کشیدگی در عضلات صورت مشاهده نمیشود.(مگر اینکه شخص هم خسته باشد و هم خوابآلود)
- سر به جلو متمایل است و انگار در شرف خمشدن به یک طرف نیز هست.
- وزن ابروها بر روی چشمی که به زور باز است، فشار میآورد.
- یک چشم و یک ابروی دیگر در حالتی هستند که صورت یک فرد به خوابرفته دارد.
- دهان نیز در حالتی خنثی است.
چهرهای حاکی از منگی و گیجی:
حالتی که صبح اولین روز هفته داریم و با سختی از خواب جدا شده و به دنبال قهوهی خود میگردیم.
- چشمها حالتی غیرمتمرکز و ابروها با فرمی ژولیده هستند.
- فرم دهان نیز حس سردرگمی را القا میکند.
چهرهای که از فرط خستگی رو به موت باشد:
این عبارت صحیحی برای روشن ساختن حالات و ویژگیهای فرد است. همه اجزای صورت در حالتی افقی ترسیم میشوند و انگار چهره در این حالت از یک چهرهی خنثی نیز بیحسوحالتر است.
- ابروها هم در صافترین حالت خود و با کمی افتادگی بر روی چشمان هستند.
- خستگی اصلا حس دلچسبی ندارد و منحنی لب و دهان نیز به کمی سمت پایین خمیدگی دارد اما نه آنقدر که فکر کنیم در این کشیدگی ارادهای از سمت فرد وجود داشتهاست.
- چشمها نیز خوابآلود هستند.
شاخه “تعجب و شگفتی” از درخت احساسات:
حس تعجب و شگفتی معمولا ممکن است با دیگر احساسات نیز همراه باشد اما آنچه ما در این قسمت مد نظر داریم، تعجبی است که با حس و حالت دیگری همراه نباشد و نه مثبت باشد و نه منفی. بارزهی کلی در این حالت باز بودن و گردشدن چشمها و سپس بقیهی اجزای صورت است.
حالت چهره کنجکاو:
تنها تغییری که چهره در این حالت با حالت خنثی دارد این است که در ناحیه چشمها، احساس علاقه منتقل میشود.
- ابروها بالا میروند یا ممکن است برای تاکید بر حس کنجکاوی یکی بیشتر از دیگری بالا رود.
- چشمها به حالت هشیار و متمرکز درمیآیند.
- دهان نیز ممکن است کمی بیشتر از حالت معمول باز شود.
حالت چهرهای که غافلگیر شده:
واکنش طبیعی در حالتی که انسان با چیزی غیرمنتظره روبهرو شود. معمولا در این حالت سر همزمان به عقب رانده میشود.
- دهان حالت جمعشده پیدا میکند و این واکنش بیشتر تبدیل به یک سبک شده تا تمام تمرکز روی چشمهای از تعجب باز و گردشده باشد.
- عنبیه نیز در این حالت منبسط و ابروها نیز فرمی آزاد دارند.
- دهان نیز ممکن است کمی باز بماند.
حالت چهره خیره و متحیر:
وقتی نمیتوانیم از موضوعی سر در بیاوریم.
- در این حالت چشمها به حالت نیمهباز درمیآیند و به پایین نگاه میکنند؛ انگار که میخواهند روی مسئله متمرکز شوند.
- ابروها نیز به همین دلیل درهم کشیده میشوند.
- لبها نیز در ادامه واکنشها حالت جمعشدهای پیدا میکنند
- ممکن است یکی از ابروها به نشانهی نگرانی بالا رود. انگار فرد دارد از خود میپرسد: “آیا از این موضوع سر درخواهم آورد؟”
- رفتارشناسان متوجه شدهاند که برای این واکنش در چهره زن و مرد ممکن است دو حالت مختلف پدیدار شود: مردان وقتی گیج شوند، چانهی خود را میمالند، لالههای گوششان را لمس میکنند و یا بر پیشانی، گونه و یا پشت گردنشان دست میکشند. اما برای زنان در این حالت بیشتر اتفاق میافتد که با دهانی که اندکی باز شده، انگشتشان را زیر چانه و یا روی دندانهای پایینی خود قرار دهند.
چهرهای که تحتتاثیر قرار گرفته باشد:
حالت چنین چهرهای واکنش به موضوعی است که نه تنها غیرمنتظره و غافلگیرکننده بوده بلکه حتی اصلا احتمال نمیرفتهاست که ممکن باشد. در این حالت سر کمی به سمت جلو متمایل شده و نگاه چشمان نیز طبیعتا کمی به سمت بالا متمایل خواهدشد تا به آن موضوع یا ایدهی آن بنگرد.
- چشمان باز هستند و ابروها فرمی دارند که نه گرد شده است و نه بالا رفتهاست انگار که هنوز این قسمت از چهره نمیخواهد موضوعی را که شنیدهاست باور کند ( دقیقا حالتی برعکس چهره کنجکاو).
- دهان نیز کمی باز میماند( افتادن فک به سمت پایین).
چهره شوکه شده:
چهرهای که با یک موضوع بسیار عجیبغریب مثل دیدن آدمفضاییها یا حرفزدن حیوانات شوکه شده باشد.
- فک حالت سستی به خود میگیرد و لب و دهان در حالتی باریک، اما باز میشوند. مثل حالتی که انسان ترسیدهباشد و برای برگشت این حالت به تلاش ماهیچهها نیاز است که در آن لحظه میسر نیست.
- ابروها خیلی بالا میروند.
- چشمها در بازترین حالت ممکن هستند.
- گویی یک هالهی مدور دور چشمان نقش میبندد انگار که چشمها قرار است از فرط تعجب از حدقه بیرون بزنند.
- لبها نمیتوانند تکان بخورند پس دندانها نیز دیده نمیشوند.
شاخه “لبخند” از درخت احساسات:
حالت این چهره با بارزهای چون انحنا گرفتن اجزای صورت شناخته میشود.
لبخند (تصنعی):
این مدل لبخند همانی است که به عنوان لبخند مودبانه، از روی عمد، ضعیف و یا کاذب شناخته میشود. دو علامت دارد که نباید با لبخند خفیف اما واقعی که در حالت چهره صلحآمیز نیز هست، اشتباه گرفته شود.
- پلکهای پایینی منقبض نمیشوند و موقع لبخند در گوشه چشمها نیز خطوط پرکلاغی ایجاد نمیشود.
- منحنی لبها نیز به جای اینکه به سمت بالا بروند؛ به صورت افقی کشیده میشوند.
این همان لبخندی است که معمولا افراد در عکسهای آتلیهای بر لب دارند، چراکه این نوع لبخند المانهای صورت را از سر و شکل نمیاندازد. در بعضی فرهنگها مثل کشورهای جنوبشرق آسیا این نوع لبخند نشانهای از خجالتزدگی و یا حتی امتناع و رد کردن به طریقی مودبانه است.
لبخند واقعی:
لبخندی از ته قلب که باعث حرکت گونهها نیز شده و لبخندی نیست که از سر تقلید و غیرواقعی باشد.
- پلک پایین منقبض شده و حرکت میکند
- چشمها چروک افتاده و خطوط پرکلاغی نیز در گوشه چشم ایجاد میشود.
- گوشهی لبها به سمت بالا کشیده خواهدشد که باعث میشود که کلیت خط دهانی به سمت بالا انحنا بگیرد.
خندیدن:
یک لبخند واقعی با شدتی بیشتر که لبها را از هم جداکرده و دندانها را نمایان کند.
- چشمها نیز به همان حالت چهرهای که لبخند واقعی میزند یا حتی مقداری بیشتر چروک افتاده
- گوشههای دهان انگار با خطوطی به پرههای بینی متصل شده و به بالا کشیده میشوند.
- اینکه دندانها پیدا باشند نیز نشانهای از خوشحالی است.
چهره هیجانزده:
در این حالت انگار احساسات میخواهند از صورت بیرون بزنند.
- چشمها کاملا باز هستند، اما هنوز منقبضیودن عضله پلک پایین مشهود است.
- ابروها بالا رفته
- حالت پوزخند( منظور لبخند همراه با دیدهشدن دندانها) مشهود است.
چهره به وجد آمده:
انگار شخص دیگر هیچ محدودیتی برای نشاندادن خوشحالی و شادی و هیجان خود نداشتهباشد.
- ابروها در این حالت گردشده و به سمت بالا متمایل میشوند.
- چشمها نیز گرد شدهاند و عنبیه منبسط است.
- لبخند دندانی نیز پیداست و در این حالت به سختی میشود خندهی بدون صدایی داشت.
چهره مفتخر (مغرور):
چهرهی حاکی از حسی غرورآمیز و مفتخر را اینجا به عنوان یک احساس خنثی تلقی میکنیم و برای بررسی اینکه این حالت در چهره ممکن است حالتی غیر خنثی و کمی منفی نیز داشتهباشد به سراغ بررسی چهره در حالتهای “پر افاده” و “متکبر” خواهیم رفت.
- در این حالت چشمان بسته و آرام هستند انگار که در حال تحسین دستاوردهای شخصیمان باشیم.
- چانه به سمت بالا نگهداشتهشده و سر به عقب خم شده
- لبخندی از سر رضایت از خود میزنیم
چهره رضایتمند:
این حالت در چهره زمانی پدیدار میشود که همهچیز بر وفق مرادمان پیشمیرود ولی از سر ادب، حیا و یا شیطنت نمیخواهیم این رضایت و خوشحالی را بروز دهیم.
- چشمان در حالت بسته قرار دارند انگار که میخواهیم این رضایت از خود را پنهان کنیم.
- پلک پایین کمی بالا رفته و باعث میشود چشم کمی چروک بیفتد.
- دهان برای این خنده کاملا باز میشود اما انگار همزمان سعی میکنیم خوشحالی و خندهمان را کنترل کرده و پایان دهیم؛ و همین موضوع باعث ایجاد خط و خطوط در صورت میگردد.
چهرهای که سرگرم شدهباشد:
حالت چهره انسان وقتی موضوعی به نظرش بامزه میآید.
- ابروها به سمت بالا رفته
- چشمان هشیار هستند و مردمک چشم کمی منقبض است
- منحنی لب و دهان کاملا به سمت بالا شکل گرفتهاند، اما انگار که بخواهیم جلوی خندهمان را بگیریم تا یک وقت حرکتمان به تمسخر موضوع تعبیر نشود.
چهره خندان:
1. ترکیدن به خنده (قهقهه زدن): سر ناگهانی به سمت عقب رفته و در ناحیه پایین صورت شاهد انقباضاتی هستیم و در این لحظه ماهیچههای ناحیه چشم و اطراف آن آزاد هستند.
- چشمها بسته اما در حالت آرامی هستند.
- دهان نیز کاملا باز است؛ لب بالایی کاملا کشیده شدهاست و لب پایینی کاملا به شکل یک منحنی سهمی درآمدهاست.
- ابروها بالا و گرد هستند.
- پرههای کناری سوراخ بینی تکان میخورند.
- زبان و هم دندانها دیده میشوند.
2. در حالتی که مدل خنده یک خندهی عصبی باشد: بعد از مدت کمی بیشتر قسمتهای صورت از سر استرس یا حتی درد منقبض خواهد شد.
- در این حالت هم سر و هم بقیه بدن به عقب و جلو تکانهایی خواهد داشت.
- ابروها درهم کشیده شده یا از روی اخم گره میخورند.
- چشمها منقبض شده و ممکن است شروع به اشکریختن کنند.
- دهان نیز کاملا باز است گرچه ممکن است فرد در تلاش باشد تا لبهای خود را بسته نگاه دارد.
- بینی چروک میفتد و پرههای گوشه آن تکان خواهند خورد.
چهره مهربان:
وقتی از سر مهر و عطوفت به کسی که دوستش داریم، یک بچه یا چیزی دوستداشتنی نگاه میکنیم.
- در این حالت سر کمی به جلو حرکت کرده و به طرفین ممکن است متمایل شود.
- چشمان در حالتی آرام هستند و پلک پایین کمی به سمت بالا متمایل است.
- بر روی لبها نیز لبخندی ظریف نقش بستهاست.
چهره با نگاه و حالتی اغواگرانه:
این حالت بسته به شخصیت افراد میتواند متفاوت باشد اما در این مثال به بررسی برخی شاخصهها میپردازیم.
- سر در این حالت کمی به جلو متمایل میشود که اشارتی متواضعانه از نزدیکشدن است.
- اگر بین این فرد و طرف مقابل او کشش عاشقانهای وجود داشتهباشد، مردمکها گشاد شده و گونهها سرخ میشوند.
- چشمها حالت خمار به خود میگیرند.
- لبها فرم غنچه به خود میگیرند و این حاکی از حالتی بیآزار در فرد ( در هر دو جنس) است.
- این نکته را نیز نباید جا انداخت که زوجهای عاشق هنگام صحبتکردن بیشتر به سمت پایین چشم میدوزند و هم مرد و هم زن، سر هایشان را به نشانه معاشقه به سمت یکدیگر متمایل میکنند.
چهرهای حاکی از حالت بیگناهی:
فردی که در این حالت باشد: “چه کسی؟ من؟ اصلا نمیدانم درباره چه صحبت میکنید!”. این یک عبارت کلیشهای است که از دهان کسی که میخواهد بیگناه جلوه کند بیرون میآید.
- در این حالت ابروها بالا رفته و گرد شدهاند.
- چشمان به طرز اغراقآمیزی خیره به نظر میرسد.
- دهان نیز میتواند اشکال مختلفی به خود بگیرد از جمله حالت لبخند با دهان نیمه باز و یا پوزخند.
چهره امیدوار:
حالت چهره هنگامی که امروز در سختی و فشار هستیم اما به فرداهای بهتر نیز امیدواریم.
- نگاه چشمان به سمت بالاست انگار که در حال تصور آیندهای بهتر و یا تقاضا برای آن از درگاه خداوند هستیم.
- ابروها حالت خاصی به خود گرفتنهاند که حاکی از دلسوزی برای خود است.
- لبخند کمرنگی بر لبها نقش بسته که نوید امیدواری میدهد و بدون آن چهره حالتی غمگین به خود خواهدگرفت.
شاخه “عصبانیت” از درخت احساسات
حالت چهره عصبانی با انقباضات در ناحیه بین ابروها شناخته میشود و در بیشترین حالت خودش به خط انداختن پیشانی و شیار شیار شدن آن منتهی میشود.
چهره اخمآلود:
اخمی که خیلی شدید نباشد میتواند به این معنی باشد که شخص کم کم دارد اذیت میشود اما همیشه لزوما فقط به همین یک معنا نیست. اخم میتواند نشانهای از تمرکز، شک داشتن، و تلاش برای بهخاطرآوردن موضوعی باشد. و یک اخم جزئی در چهرهای که خندان است و لبخند میزند میتواند باعث شود آن چهره مصمم و به دور از بلاتکلیفی بهنظر برسد. در این حالت جدا از اخمی که هست، بقیه چهره خنثی به نظر میرسد و انگار چهرهی شخصی است که پذیرش شنونده، بیننده و متفکر بودن را دارد و دنبال این است که بعد از جمعآوری اطلاعات به قدر کافی، تصمیم بگیرد چه احساسی داشتهباشد.
- چشمان نیز در این حالت هشیار هستند و به اخبار و اتفاقات اطراف دقت میکنند.
چهره مضطرب، آشفته و ناراحت:
شکی وجود ندارد که این حالت در چهره از حالت عصبانی شدت کمتری دارد اما به طور واضحی این پیام را منتقل میکند که شخص آزردهخاطر شدهاست.
- در این حالت سر ابروها به سمت پایین خم میشود و و ممکن است در قسمت انتهای ابروها خط و شیاری بهوجودآید.
- همچنین یک خط عمودی نیز در قسمت وسط ابروها ایجاد میشود.
- قسمت فک و دهان نیز در حالتی قرار میگیرد که وقتی انسان میخواهد چیزی را گاز بزند ایجاد میشود و این باعث میشود تا لب پایینی کمی جلو بیاید و منحنی کل دهان به سمت پایین متمایل شود.
- چشمان در این حالت هشیار هستند.
چهره عصبانی:
عصبانیت باعث میشود تا چشمان فرد خیلی دقیق بر روی فرد مقابل خیره شود تا او را بدون دعوا و بحث از ماجرا کنار بزند.
- ابروها اخم دارند و تا نزدیکی چشمها پایین آمدهاند تا در این حالت اخم بیشتری نیز ایجاد شود.
- سوراخهای بینی تکان میخورند و پرههای بینی نیز با حرکت توامان با خشم خود گویی در تلاشند تا احساس نفرت را به طرف مقابل که باعث عصبانیت شده، القا کنند.
- دهان فشرده شده و لبها در حالتی خطی هستند که در گوشهها به سمت پایین متمایل میشوند.
- یکی از اولین نشانههای عصبانیت در چهره این است که گوشها به شکل غیرقابل کنترلی شروع به قرمزشدن میکنند.
- دیگر نشانههای عصبانیت عبارتند از: قامت راست و قائم، حالت چیرهای که بدن با قراردادن دستها بر روی کمر و یا مشتکردن به خود میگیرد و همچنین گرفتن کف دست به سمت پایین.
چهره خشمگین:
در این حالت فرد دیگر نمیتواند احساسات خود را کنترل کند و دهان برای فریادزدن باز میشود.
- سر با حالتی بیپروا به جلو خم میشود گویی به مانند یک گاو خشمگین که آماده حمله میشود.
- ابروها در پایینترین حالت خود هستند و انگار بر چشمها سایه انداختهاند.
- اطراف چشم تحت تنش و فشار است.
- دندان قروچهکردن باعث میشود که گوشههای بالایی لب به سمت بالا کشیدهشوند در حالیکه لب پایین نیز به سمت بالا است.
- همین حالت دندان قروچه در سطح بینی نیز خطوط و چروکهای افقی و عمودی ایجاد میکند.
- پرههای بینی نیز به وضوح در حرکتند و از گوشههای بینی تا گوشه دهان خطوطی ایجاد شدهاست.
- دندانهای نیش پایینی ممکن است از گوشههای دهان قابل رویت باشند.
چهره غضبناک:
بازگشتی تمامعیار به روحیه تندخویی که در تمام حیوانات از جمله انسان که حیوانی ناطق و عاقل است، وجود دارد. تمام تغییراتی که در چنین حالتی در چهره انسان رخ میدهد را نیز میتوان در صورت یک گرگ یا شیر خشمگین نیز مشاهده کرد.
- ابروها در این حالت همزمان هم فرم کمانی به خود میگیرند و اخم میشوند و خطوطی در پیشانی ایجاد میکنند.
- چشمها کاملا باز هستند و مردمکی که سوزنیشکل شده است به نظر میرسد که از شدت عصبانیت، خون جلوی این چشمها را گرفته باشد.
- قسمت بالایی بینی چروک میافتد.
- اینکه در این حالت آب از دهان پرتاب شود محتمل است.
- همچنان که حالت فشار و تنش بیشتر در بدن ظاهر میشود، رگهای روی پیشانی نیز کاملا قابل مشاهده میگردند.
- در ناحیه دهان و دماغ، شدت این غیظ و غضب به حد اعلای خود میرسد و در این حالت دندانها و زبان نیز قابل مشاهده است.
چهرهای که انگار شخصی را به استهزا گرفته باشد:
وقتی که میخواهیم چیزی را که از آن خوشمان نمیآید تحقیر کنیم؛ خواه یک مسدله مادی باشد مثل یک بوی بد یا یک مسئله غیرمادی مثل تقلب یا خیانت.
- سر به عقب میرود و انگار داریم از بالای بینی نگاه میکنیم.
- سوراخهای بینی منبسط شده و باعث میشوند که خطوط متصل به گوشههای لب نیز تکان خورده و باعث میشود تا یک یا هر دو گوشه لب به سمت بالا برود.
- لب پایینی نیز به جهتی متمایل میشود که در کلیت دهان و فرم کلیاش به سمت پایین شکل میگیرند.
- چشمها هشیار اما در حالتی نازک و باریک هستند.
- گوشههای دهان نیز به طرفین کشیده میشوند و این امر باعث میشود تا دهان بازتر به نظر بیاید.
چهره متکبر:
این دقیقا همان حالتی است که در چهره “لوسیوس مالفوی” در فیلم “هری پاتر” دیده میشد. همان حالت تمسخر و به استهزا گرفتن دیگران در چهره هست اما با شدتی کمتر. خوار شمردن و تحقیر دیگران با برخوردی سرد. و در اغلب موارد موضوعی که بابتش دیگران را تحقیر میکنند بسیار ناچیز است.
- چشمان در این حالت در آرامش هستند.
- سر کمی به عقب رفته و از بالای دماغ به افراد نگاه میشود.
- ابروها به ندرت اخم میشوند و در حالتی خاص به نیت تحقیر بالا میروند.
- منحنی لب و دهان به سمت پایین است.
- چشمها ممکن است به نیت تمسخر حالتی گرد شده به خود بگیرند.
چهره خودبین:
چهره فردی که نه تنها خود را بالاتر از دیگران میبیند بلکه بسیار هم از خودراضی است.
- در این حالت باز هم سر به سمت عقب رفته و نگاهها از بالای بینی اتفاق میافتد.
- ابروها کمی پایینتر هستند و اخم مشخصی بر روی پیشانی وجود دارد.
- لبخند تمسخرآمیزی بر روی لبها نقش بستهاست: یک لبخند تصنعی که لب پایین، مرکز لبها را به سمت بالا هل دادهاست.
- یک یا هر دو گوشه لب با حالتی تمسخرآمیز بالا رفتهاند و حس حیلهگری و برتری را القا میکنند.
چهره با حالتی منزجر از چیزی یا موضوعی:
یک واکنش جهانی به غذایی که از آن بدمان میآید؛ که در واکنش به موضوعی که برایمان ملموس و آشنا نباشد نیز اتفاق میافتد. در این حالت انگار تمامی اجزای صورت با منقبضشدن و به بیرون تابخوردن آن موضوع را پس میزنند.
- در این حالت از چهره، ابروها گره خورده هستند.
- چشمها به حالتی نازک و تیز درآمده یا نیمهباز هستند.
- سر کمی به جلو خم میشود و با حالتی از نگاه که انگار از زیر ابروان مینگرد مواجه میشویم.
- بینی کمی چروک میافتد. سوراخهای بینی در این حالت آنقدر تکان میخورد که نوک بینی نیز کمی چروک میافتد. خطوط خنده نیز در واضحترین حالت ممکن قرار دارند.
- زبان انگار در حالتی قرار داشتهباشد که فرد آمادهی اوغزدن است، فضای دهان را کاملا پر کردهاست.
- چانه چین میافتد.
- لب بالایی بیحرکت است و لب پایینی حالت بیرونآمدگی دارد و به سمت بالا تاب برداشتهاست.
فرم کلی صورت نیز به خاطر این شکل از دهان، درازتر به نظر میآید.
حالت چهره شکاک:
حالتی که شخص انگار دارد میگوید: “از من انتظار داری حرفت را باور کنم؟”
- یک چهره خنثی (چشمهای خوابآلود با پلکهای مستقیم و افقی ، مردمک نیمه پوشیده) بیحوصلگی و ناباوری را منتقل میکند (برای دانستن تفاوت حالت چشمهای هوشیار به حالت چهره «کنجکاو» رجوع کنید).
- اینکه یکی از ابروها بالا برود یک علامت جهانی برای همین حس شک داشتن است.
- دهان به اندازه ای پایین می آید که نشان میدهد فرد خوشحال و راضی نیست. ( اگر در همین حالت دهان را به سمت بالا ببرید و در یک گوشه از دهان لبخندی تحویل دهید، حالت چهره بدبین می شود.)
حالت چهره کینهجو:
” تو فقط صبر کن تا نتیجه کارت را ببینی…”
- پلکهای پایینی بیشتر از پلک بالایی بسته میشوند و یک پف قابل رویت ایجاد میکنند و منحنی چشمها را به سمت پایین خم میکنند.
- چشمها طوری تنگ شده اند که انگار میخواهند هدف بگیرند!
- اخم ابروها به سمت پایین است اما شدید نیست، انگار در درجهای که خشم فرد هنوز زیاد تحریک نشدهاست.
- دهان به گونهای خمیده و فشرده شده است که به سختی از بینی بزرگتر و بازتر به نظر می رسد.
قیافه آویزان (لب ورچیدن):
وقتی از مسئلهای راضی نیستم، ولی نمیتوانیم یا نمیخواهیم که درگیر آن موضوع نیز بشویم.»
حالت لب و لوچه آویزان اغلب در کودکان دیده می شود، اما لب ورچیدن خفیف یک واکنش غیرارادی در هنگام مخالفت است.
- چشمها در حالتی هستند که انگار طرف مقابل را به چیزی متهم میکنند و از زیر ابروانی اخمکرده به او زل میزنند.
- لب پایین به سمت بالا فشار میآید، کمی ضخیم تر به نظر می رسد و با حرکت خود باعث میشود دهان به سمت پایین بچرخد. چانه نیز چین افتاده است
- سر با حالت اطاعتی که خودخواسته نیست، به جلو خم می شود.
چهره بدخلق و ترشرو:
یک جور ناراحتی کم و بیش ساختگی که اغلب در حد یک فیگور تمسخرآمیز باقی میماند .
- چهره دارای اخمی که با چشمهای خوابآلود و مردمکهای نیمهباز این پیام را میرساند که: «من آنقدرها هم عصبانی یا آسیبدیده نیستم.
- دهان به سمت پایین خمیده شده است، و حالات کلی نشان می دهد که نارحتی در آن حد نیست که خیلی جدی گرفته شود.
حالات چهره غمگین از درخت احساسات
در تمامی حالات از چهره غمگین، اجزای صورت به سمت پایین پیچ و تاب میگیرند و همچنین شانهها نیز افتادگی دارند.
چهره با حالتی نه خوب نه بد:
“بیتفاوتی محض.” چهره تقریباً خنثی است، فقط یک اشاره کوچک میکند که همه چیز خوب و بر وفق مراد نیست.
- یکی از گوشههای دهان انگار در حالت فشار است، گویی تلاش برای یک لبخند با شکست مواجه شدهاست.
- ابروها در حالتی خنثی هستند
- چشمها و مردمک آنها در حالت آسوده و آرام قرار دارند.
چهره مغموم:
( در زبان انگلیسی برای بیان حالت این چهره عبارتی وجود دارد که با رنگ آبی بیان میشود: feeling blue):
تفاوت اصلی حالت این چهره با چهره «ناراحت» در چشمهایی است که نسبتاً در حالتی سرافکنده و تسلیم هستند که غم را بپذیرند. این همان اتفاقی است که پس از تحمل طولانی مدت اندوه میافتد، چراکه درد ممکن است کمرنگ شود اما از بین نمیرود.
- در نتیجه عنبیه چشم پهنتر میشود.
- ابروها ممکن است کم یا زیادی حالت خمیده به خود بگیرند.
چهره افسرده (دپرس):
یک قدم فراتر از “حالت چهره مغموم”، ولی با این تفاوت که حتی دیگر انرژی برای غمگین بودن باقی نمانده است. این ملالت به حالتی از بیتفاوتی ناامیدکنندهای بدل گشتهاست.
- چشم ها به سمت پایین و خواب آلود هستند، عنبیه به سختی قابل مشاهده است، مردمک ها متسع شدهاند. حتی چشمها میتوانند در این حالت بسته نیز باشند انگار که فرد هیچ تمایلی به هوشیاری و خبر داشتن از دنیای بیرون ندارد.
- سر به یک طرف خم شده یا حتی حالتی آویزان دارد.
- حتی ابروها میتوانند در حالتی تقریباً خنثی باشند، گویی که فرد حتی برای نگه داشتن آنها در وضعیت “غمگین” انرژی ندارد.
چهره ناراحت و غمگین:
نگاهی حاکی از تحمل درد، علت غم و ناراحتی هنوز در ذهن فرد تازه است. همه اجزای بیرونی صورت به سمت پایین خمیده شدهاند.
- سر ابروها بالا میآیند و به هم نزدیکتر میشوند، اما چنان نیست که تنش قابل مشاهدهای باشد: چراکه این حالتی غمگین و بدون احساس ترس یا عصبانیت است.
- چشم ها هوشیار هستند اما پلکهای بالایی به سمت پایین متمایل هستند و می توانند چینهای بارزی را ایجاد کنند. مردمکها در حالتی غیر منقبض هستند
- دهان به سمت پایین متمایل است.
- “اشک های بی صدا” ممکن است روی گونه ها جاری شوند.
چهره پریشانحال و فرومانده:
در این حالت فرد هم صدمه دیده و هم در آشفتگی است: اینجا خبری از حالت تسلیم نیست، اما فرد یک امید واهی به از بینبردن علت ناراحتی و بازگرداندن همهچیز به حالت قبل دارد.
- سر ابروها آنقدر بالا میروند که حالت اخم ایجاد میکنند.
- احتمال گریهکردن بسیار زیاد است.
- لبها طوری از هم فاصله میگیرند که انگار درد آنقدر قوی است که نمیتوان آن را در خود نگهداشت.
- گوشههای دهان به سمت پایین خم میشود و لب پایین به سمت بالا میرود و این ناحیه در وضعیت واکنش غیر ارادی اما غیرقابل مقاومت گریهکردن قرار میگیرد.
- مردمک منقبض نیست دقیقا مثل حالتی که چشم ها از ترس گشاد می شوند (چرا که فرد در رفع موضوع ناراحتی ناتوان است)
چهره گریان:
چهره مستعصل تا حدی که اشکهای درشت از چشمها میچکد و گریه با هق هق همراه است. این حالت بیشترین حرکت و بهمریختگی شاخصههای صورت را در زیرمجموعه حالات چهره ناراحت دارد.
- در این حالت خواسته یا ناخواسته چشمها بسته میشوند. وقتی که چین ابروان به سمت پایین فشار خورده و پلک پایین به سمت بالا میرود، این اتفاق میافتد و چشم در حالت تقریبا یا کاملا بسته قرار میگیرد.
- وجود تنش در صورت باعث ایجاد چینهای افقی در پیشانی میشود.
- اشکها آنقدر زیاد هستند که از هر دو گوشه چشم جاری می شوند.
- اسپاسم عضلانی قسمت لب و فک پایین پایین بدتر میشود.
- صورت برافروخته میشود.
- سوراخ های بینی شدیدا تکان میخورند.
- چانه میلرزد.
چهره دردمند:
توصیف حالات این چهره برای فرد بزرگسالی که درد میکشد، صادق است، ولی برای دانستن حالت این چهره در کودکان باید به مورد «گریهکردن» رجوع کنید. اجزای صورت تا جایی که میتوانند منقبض میشوند – و فقط در حالتی متوقف میشوند که توجه فرد از عامل درد پرت بشود.
- ابروها روی چشمها فشار میآورند، و سر ابروها از درد در هم کشیده میشود.
- لب پایین به سمت بالا میرود در حالی که گوشههای دهان به شدت به سمت پایین خمیده هستند و دندانهای به هم فشرده و حتی لثه پایینی در این حالت پیداست.
- چشمها بسته هستند یا باریک شدهاند.
- بینی چین افتادهاست.
- لب بالایی از لثه فاصله گرفتهاست.
- خطوط پرانتزی شکل در اطراف دهان مشخصه و نتیجهای از تنشها در این حالت از چهره است.
چهره ناامید:
در کودکان، حس ناامیدی با غم و اندوه تفاوتی ندارد، اما در بزرگسالان، حالت اندوه با سرزنش نیز همراه است.
- لبهایمان را گاز میگیریم انگار تلاش میکنیم چیزی نگوییم و سرزنش نکنیم. و دهان در این حالت با تکان و حرکت همراه است انگار میخواهیم این کشمکش برای گاز گرفتن لبها از داخل و جلوگیری از سرزنش گفتن، پنهان بماند.
- ابروها در حالتی از اخم و ناراحتی هستند.
- چشم ها هوشیار هستند، مردمک ها بدون انقباض هستند.
چهره سرخورده و کلافه:
ترکیبی از حس عصبانیت و تمایل به گریهکردن.
- سر ابروها سعی میکنند اخم کرده و همزمان بالا بیایند و ابروها را گره زده و به خطوط تقریباً مستقیمی تبدیل کنند.
- لبها نیز به حالتی که عدم رضایت را میرسانند به بیرون لوله شدهاند. ولی بیشتر تنشها در ناحیه ابروها هستند زیرا مغز در حال جستجوی راه چاره است.
چهره پریشان و مضطرب (استرسی):
وقتی ذهن به صورت رگباری با موضوعات مختلف پر و مشغول میشود، تمام صورت به گونهای منقبض میشود که انگار همه آن مسائل را درون خود نگه میدارد، یا انگار زمانی که در حال جستجوی راهحل هستید و کلا نمیخواهید با جهان بیرون در ارتباط باشید.
- ابروها با حالتی از اخم کامل روی چشم ها سوار میشوند، اما سر ابروها کمی به سمت بالا میرود و اینگونه اثری از درد پیداست.
- حالت چشمها نیز از اخم ابروان تبعیت میکند و گوشه داخلی چشمها انگار به سمت پایین شیب میگیرند.
- لبها گاز گرفته میشوند و باعث میشوند منحنی دهان به سمت بالا حالت بگیرد.
- در ادامه بهمریختگی اجزای صورت، بینی نیز چروکیده می شود، حتی نوک آن کمی به سمت بالا میچرخد.
- دهان نیز دائم در حال حرکت و تکانخوردن است که نشاندهنده عدم اطمینان است ( انگار فرد دارد با خود میگوید: “از کجا شروع کنم؟ چگونه با این موضوع کنار بیایم؟”)
چهره نگران:
حالاتی نزدیک به حالت چهره “سرخورده و کلافه”، اما با حس خشم کمتر و ترسی بیشتر.
- سر ابروها مانند حالتی که در چهره “سرخورده و کلافه” داشتند، اما دم ابروها نیز بالا میروند و خطوطی در پیشانی ایجاد میکنند.
چهره ترسان:
مشابه حالتی که در چهره حیوانات پیداست زمانیکه اسیر دست انسانها میشوند.
- خیره زلزدن به عامل تهدیدکننده با چشمهای گشاد شده با مردمکهایی که تنگ شدهاند ویژگی اصلی این حالت است.
- سر ابروها بالا می رود.
- ناحیه دهان با حالتی عصبی با انقباض روبهروست.
- معمولا در شرایط ترس و دلهره، دستها به چیزی چنگ میاندازند و همین موضوع باعث میشود تا تاندونها برجسته شوند و به نظر بیایند.
چهره وحشتزده:
همه تغییرات ویژگیهای صورت در این حالت با رنگ پریدگی پوست و سیخ شدن مو همراه است
در این موقعیت، چشم ها بسیار گرد و با مردمک سوزنی هستند. این دقیقاً همان لحظه ای است که فرد وحشت زده میشود اما توجه داشته باشید که پس از این لحظه حتی اگر چشمها کاملاً باز باشند مردمکها برای بهتر مشاهدهکردن، گشاد میشوند. در حقیقت این فرم در صورت بازنمایی حالت غیرانسانی وحشتی عمیق در چهره است .
- خطوط خنده ظاهر شده و گود میافتند.
- ابروها بالا رفته و گره خورده است.
- فریادی که از وحشت از دهان بیرون میآید باعث میشود تا لب پایین به سمت پایین انحنا بردارد و دندان های ردیف پایین نیز دیده شوند.
چهره خجالتی و کمرو:
حالات این چهره حاکی از خجالتی با درجه کم است، که در مقابل چهره”خجالت زده” قرار میگیرد که شدتی بالاتر دارد. کودکان خردسال با خمکردن سر به سمت شانهها در حالی که شانهها را نیز بالا میاندازند، خجالت خود را نشان میدهند.
- در بزرگسالان سر به جلو متمایل شده و به داخل شانهها کشیده میشود؛ به مانند لاکپشتی که میخواهد پنهان شود
- روی پوست صورت، گوشها و گردن رنگی گلگون میافتد.
- نیشخندی از سر خجالت بر روی لبها نقش میبندد به این صورت که: گوشههای لبها به جای بالا رفتن به طرفین کشیده میشوند.
چهره فردی که احساس گناه میکند (گناهکار):
حالت این چهره از روی اینکه فرد تمام تلاشش را میکند تا احساساتی بروز ندهد شناخته میشود. تمامی روشهای ابراز احساس در چهره منفعل میشوند
- در این حالت فرد نگاه کردن به پایین و اغلب به دوردست چشم دوختن را ترجیح میدهد، گویی ارتباط چشمی راز فرد را بر ملا میکند. سر فرد تمایل زیادی به چرخیدن دارد.
- چهره هیچ احساسی را منتقل نمیکند و در تلاش است تا حد امکان توجه کمتری را به خود جلب کند.
- به نظر میرسد اجزای صورت به گونهای در حال جمعشدن و کوچکشدن هستند.
حالت چهره شرمنده:
حالت چهره در موقعیتی که فرد دارد با خود فکر میکند”کاش زمین همین الان دهن باز میکرد و من را به درون خودش میبرد” اوج این احساس در چشمها پدیدار خواهد شد در حالیکه تلاش میشود بقیه اجزای صورت تغییر نکنند و توجه خاصی را به خود جلب نکنند.
- چشمهای گرد شده و با حالتی برآمده به پایین و دور دست خیره شدهاند. در این حالت سر حتما میچرخد، احتمالاً تا حدی که صورت کاملاً به سمتی دیگر برگردد.
- لب پایینی با حالتی از ترس به سمت بالا فشار میآورد.
حالات بدن
در بیان احساسات ما این فقط چهره و صورت نیست که مهم است و ما از طریق حالات بدن خود نیز به بیان احساسات میپردازیم و تمامی قسمتهای بدن و ژستهای ناخودآگاهی که با آنها میگیریم در این امر دخیل هستند. اینکه در طراحی یک کاراکتر ازترسیم حالات بدن نیز غافل نشوید باعث میشود تا کاراکتر شما بیش از حد خشک به نظر نیاید و طبیعیتر جلوه کند و به واقعیت نزدیک باشد. دستها یکی از قسمتهای مهم بدن هستند که ژستهای مربوط به آن نیز بسیار استفاده میشود. در اینجا چندین حالت قرارگرفتن بدن و اجزای آن که آشکارا به درد طراحان میخورد را نام میبریم.
دست به کمر شدن:
در این حالت دستها بر روی کمر و بالای رانها قرار گرفته، انگشتهای دست به سمت بیرون هستند و شانهها نیز جلو آمدهاند.
- این حالت نشانهی از اعتمادبهنفس است
- نشان نیدهد که بدن برای هرگونه اقدامی آماده است.
- در این حالت بالاتنه تنومند جلوه میکند و باعث میشود فرد برای مواجهه احتمالی قوی و آماده به نظر برسد.
- همچنین معنای دیگری که این حالت میتواند داشتهباشد این است که : ” از من دور بمان!” دلم نمیخواهد زیاد با تو گرم بگیرم.
- توجه داشتهباشید که در این حالت اگر انگشتان شست دستها به سمت جلو باشد؛ بدن حالت زنانهتری به خود میگیرد و بیشتر حاکی از عدماطمینان است تا عصبانیت و پرخاشگری.
حالت دست به سینه:
- حالت تدافعی.
- عدم موافقت و عدم تمایل خود را گاهی با این حالت بیان میکنیم. همچنین غرور و تکبر نیز از این وضعیت بدن برداشت میشود. مثلا زنان در کنار مردانی که به آنها علاقه داشتهباشند دستبهسینه نمیشوند.
- همچنین این حالت برای خود شخص، وضعیت راحتی است و به کمکردن اضطرای و استرس اجتماعی کمک میکند.
- همچنین این حالت یعنی شانهها و بازوهایی که با فشار با بدن تماس پیدا کنند میتواند علامت عصبیشدن نیز باشد.
خود را لمسکردن:
ما به صورت ناخودآگاه بدنمان را لمس میکنیم تا از استرس رها شویم و در وضعیت راحتتری قرار گیریم. سردرگمی، مخافت، عصبانیت، عدم اطمینان از احساساتی هستند که با کشیدهشدن انگشتان بر روی لبها، خاراندن سر با دست، گرفتن گردن، لمسکردن لاله گوش، مالیدن گونه و ماساژ دادن دست دیگر نمود ظاهری پیدا میکنند. هرچه شرایطی که در آن قرار گرفتهایم بیشتر موجب ناراحتی و استرس ما بشود؛ بیشتر خودمان را لمس میکنیم.
این علائم مخصوصا میتوانند حاکی از خشم فروخورده نیز باشند؛ انگار که فرد سعی داشتهباشد این خشم را در قسمتهای مختلف بدن خود جابهجا کند.
دقت داشتهباشید که در کودکان و نوجوانان، قرارگرفتن دست پشت سر میتواند علامتی از حسد ورزی باشد.
زمان تمرین فرا رسیدهاست
عجیب نیست که بسیار از طراحان نمیدانند که چگونه یک احساس را بر روی کاغذ نشان دهند در حالیکه ممکن بارها و بارها آن احساس را تجربه کرده باشند. کلید حل این ماجرا این است که به حالوهوای درونی خودتان دقت کنید. اگر تلاش کنید که چنین احساساتی را در خود بیدار کرده و آن وقت دقت کنید که در درون شما و چهره شما چه اتفاقی میافتد؛ آن وقت میتوانید بهتر به ترسیم این حالات و به نقش کشیدنشان بپردازید. میتوانید در آینه نیز تغییرات حالات چهره خود را زیرنظر بگیرید اما نگاه کردن در آینه ممکن است کمی شما را از حالت واقعی آن حس و حال دور کند. نگاهکردن یک فیلم خندهدار یا نارحتکننده، فکر کردن درباره موضوعی که عصبانیت را در شما تحریک میکند یا نگاهکردن فیلمهای کودکانه و لطیف؛ هرکدام از اینها حسی را در شما بیدار خواهد کرد که میتوانید به مشاهده تغییر حالات پس از آن بپردازید. یا اینکه به طور کلی دقت خود را افزایش داده و به مردم نیز در موقعیتها و حالات مختلفی که دارند دقت کنید؛ چراکه ممکن است روزانه به موقعیتهای این چنینی بسیاری بر بخوریم.
این تمرین بعد از مدتی به یک فعالیت سرگرمکننده و در عین حال یک تمرین تاثیرگذار بدل خواهدشد. یک کاغذ مخصوص برای ترسیم احساسات مختلف کاراکتر محبوبتان اختصاص دهید. حال این کاراکتر میتواند شخصیتی باشد که خودتان خلق کردهباشید یا اینکه از قبل وجود داشتهاست و شما انتخابش کردهاید. و برای اینکه این تمرین برای شما عادی نشود و همیشه به صورت یک چالش باقی بماند؛ احساس و حالت چهرهای که قرار است ترسیم کنید را با قرعهکشی انتخاب کنید. حتی میتوانید پا را از این فراتر گذاشته و به ترسیم و نقاشیکردن حالات چهره که ترکیبی از چندین احساس هستند مشغول شوید و حتی شاید احساساتی که در لیست این مقاله به آنها اشارهای نشد.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار مفید کاربردی
ممنونم از توجهتون مریم جان